در حالی که تحقیقات اخیر مزایای افزوده شده از داشتن موسیقی را به عنوان بخشی از تجربه یادگیری اولیه کودک نشان داده است ، متأسفانه به دلیل اعتقادات زیاد در مورد اینکه چه چیزی آمادگی مدرسه و پیشرفت تحصیلی را تشکیل می دهد ، گنجاندن موسیقی به عنوان بخشی ضروری از کلی کودک است. تجربه یادگیری همیشه به چشم نمی خورد. طبق Koops (2018) برای اینکه والدین ، سرپرستان ، ت گذاران و سایر ذینفعان بتوانند واقعاً ضرورت داشتن موسیقی را به عنوان بخشی از یک برنامه درسی کاملاً گرد که در دسترس همه کودکان است درک کنند ، برای مربیان اوایل کودکی بسیار مهم است. قادر به برقراری ارتباط با ارزش افزوده آن باشید. برای این منظور ، مربیان دوران کودکی باید خود اعتقاد داشته باشند که موسیقی برای یادگیری زودرس مهم است. تا به امروز ، فقط برخی از مطالعات اعتقادات معلمان درباره مزایای موسیقی و یادگیری زودهنگام را مورد بررسی قرار داده اند (de IEtoile، 2001؛ Cerniglia، 2013؛ Kim & Kemple، 2011) با برخی از نتایج نشان می دهد که اعتقاد معلمان اغلب تحت تأثیر قرار می گیرند. با تجربیات خودشان و همچنین اینکه آیا آنها موسیقی را به عنوان "مکمل" برای غنی سازی یا ابزاری برای یادگیری می بینند (کیم و کمپل ، 2011). مگر اینکه معلمان باور داشته باشند که موسیقی نقشی اساسی در آموزش و توسعه دارد و بنابراین به برنامه درسی گسترده تر مربوط می شود ، آنها موظفند اهمیت آن را به حداقل برسانند و از ادراک کافی آن در برنامه درسی استفاده نکنند. هدف از پژوهش حاضر ، رفع این شکاف در ادبیات تحقیق با تشریح باورها و تجربیات دو معلم مهد کودک ، یکی متخصص موسیقی و دیگری معلم کلاس بود که در طی یک دانشگاهی به طور جدی درگیر یک برنامه موسیقی بودند. سال تحصیلی.
شرکت کنندگان در این مطالعه دو معلم زن قفقازی بودند ، یکی از آنها در موسیقی و آموزش مجوز داشتند که جلسات موسیقی را تدریس می کردند و دیگری که در هنر و آموزش مجوز می گرفت و همچنین معلم کلاس بود.
ادامه مطلب
درباره این سایت