عملکرد اجرایی
مفهوم کارکرد اجرایی به فرآیندهای شناختی که توسط قشر جلوی مغز تنظیم شده است ، کمک می کند تا به ما اجازه داده شود تا روی وسایل و اهداف متمرکز بمانیم و به طور آگاهانه (با کنترل آگاهانه) رفتارهای خود را در پاسخ به تغییرات محیط تغییر دهیم (Banich، 2009). اینها شامل کنترل شناختی (توجه و مهار) ، حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی (تعویض وظیفه) است.
هانون و مربی (2007) پیشنهاد کردند که آموزش موسیقی فرآیندهای اختصاصی حوزه را تحت تأثیر قرار می دهد که بر شکل ورودی موسیقی و میزان بافت قشر اختصاص داده شده به پردازش آن ، و همچنین فرآیندهای توجه و عملکرد اجرایی تأثیر می گذارد. در حقیقت خواسته های توجه و حافظه و همچنین هماهنگی و توانایی جابجایی بین کارهای مختلف ، که در یادگیری نواختن ساز نقش دارند ، بسیار زیاد هستند. این یادگیری بستگی به ادغام فرآیندهای از بالا به پایین و پایین به بالا دارد و ممکن است آموزش این ادغام که پایه و اساس فرآیندهای تقویت شده توجه و حافظه مشاهده شده در آموزش دیده های موسیقی را تشکیل می دهد ، بستگی داشته باشد (مربی و همکاران ، 2009). به نظر می رسد کارکردهای اجرایی هنگام یادگیری نواختن ساز بسیار درخواست شده اند (بیالیستوک و دپاپ ، 2009). در حقیقت ، مورنو و همکاران. (2011) دریافت که حتی پس از یک آموزش موسیقی کوتاه مدت (20 روز) با یک برنامه رایانه ای ، کودکان عملکردهای اجرایی خود را که در یک کار بدون رفتن انجام شده است ، بهبود بخشیده اند. به طور مشابه ، از نظر ظرفیت حافظه کاری ، یک مطالعه طولی اخیر نشان داد کودکانی که در برنامه موسیقی 18 ماهه به مدت 18 ماه گنجانده شده بودند ، در گروه کنترل که در همان دوره از یک برنامه علوم طبیعی پیروی می کردند ، از کودکان در گروه کنترل بهتر بودند (رودن و همکاران). ، 2013).گسترده دامنه است.
ادامه مطلب
درباره این سایت